دوست عزيزم آقاي مجتبي اميرخانلو، دانشجوي دكتراي منطق در دانشگاه تربيت مدرس، مقاله‌اي را به همراه استاد محترم دكتر لطف اله نبوي به نشريه نامه مفيد فرستاده و لطفشان را شامل حال وبلاگ كرده‌اند. مقاله را از اينجا مي‌توانيد دانلود كنيد.

از ايشان كه مقاله را برايم فرستادند و از استاد عزيز دكتر نبوي كه همواره لطفشان شامل حال ما بوده سپاس‌گذارم.

و اين هم چكيده:

چكيده

واقعي‌گرايي يک برنهاده هستي‌شناسانه‌است که براساس آن "دامنه اشيا موجود با دامنه اشيا واقعي، هم‌مصداق[i] است". قرائت‌ها و رويکردهاي مختلفي به واقعي‌گرايي وجود دارد که يكي از آن‌ها رويکردي‌است كه به واقعي‌گرايي کلاسيک معروف شده و فيلسوفاني نظير پلانتينگا, فاين, سَمُن, داتش و مِنزِل از آن حمايت مي کنند. دامنه مدل واقعي‌گرايي کلاسيک متغير و سورهاي آن جهان - محدود[ii] است. پلانتينگا، در قرائت خود، ذوات را، به‌عنوان اشيا موجود واقعي، به‌دامنه جهان‌هاي ممکن اضافه‌کرده، سعي‌مي‌کند تا نقش اشيا ممکن را به‌ذوات بسپارد. قرائت پلانتينگا از واقعي‌گرايي، دومشکل عمده دارد: نخست اينكه ذوات, صفات کيفي محض نيستند و دوم آنكه, اين قرائت نمي‌تواند فرمولهاي "باركان" و "وجود ضروري" را توجيه‌کند.

 

واژگان كليدي: واقعي‌گرايي، SQML، پلانتينگا، باركان، عكس باركان، وجود ضروري، امكانهاي تودرتو, موجودات غريبه.



[i]. Co-Exemplified

[ii]. World - Restricted