دكتر ضياء موحد در كتاب درآمدي به منطق جديد درباره ادات «مگر»  گفته است:

 در فارسي جمله‌هاي

          فردا دبستانها باز خواهند بود، مگر اينكه فردا برف سنگيني ببارد؛

          هواي تهران گرم خواهد ماند، مگر اينكه در شمال باران ببارد؛

معادل اين جمله‌ها هستند:

          اگر فردا برف سنگيني نبارد، دبستانها باز خواهند بود؛

          اگر در شمال باران نبارد، هواي تهران گرم خواهد ماند.

يعني

          P مگر اينكه Q

معادل

          اگر P ~ آنگاه Q

است. بنابراين «مگراينكه» را در اين گونه جمله‌ها مي‌توان يك ادات منطقي دانست كه بين دو جمله قرار مي‌گيرد. اين ادات را به «*» نشان مي‌دهيم و به شكل زير با <-- و ~ تعريف مي‌كنيم:

          A * B = ~ A --> B

(درآمدي به منطق جديد صص 54-55).

 درباره اين تعريف چه مي‌توان گفت؟ بنا به هم‌ارزي‌هاي منطق گزاره‌ها، اين تعريف را مي‌توان ساده‌تر كرد:

          A * B = ~ A --> B

          A * B = ~ ~ A v B

          A * B =  A v B

اين نشان مي‌دهد كه ادات «مگر» به همان معناي «يا» در زبان فارسي است! اما هيچ فارسي‌زباني حاضر نيست معادل بودن «مگر» با «يا» را بپذيرد. براي نمونه، دو مثال دكتر موحد را با ادات «يا» بازنويسي مي‌كنيم تا نامناسب بودن آن را بهتر دريابيم:

          فردا دبستانها باز خواهند بود يا فردا برف سنگيني مي‌بارد؛

          هواي تهران گرم خواهد ماند يا در شمال باران مي‌بارد؛

شگفت و غيرطبيعي بودن اين دو عبارت كاملا آشكار است. از اين شگفت‌تر و نامأنوس‌تر اين كه در مثال‌هاي طبيعي براي گزاره‌هاي فصلي، «مگر» را جانشين «يا» كنيم:

          هر عدد، زوج يا فرد است؛

          هر عدد، زوج است مگر اينكه فرد باشد.

اينجا نيز آشكار است كه جايگزيني به جملات نامأنوس و غيرطبيعي مي‌انجامد. نتيجه‌اي كه مي‌گيريم ادات‌هاي «يا» و «مگر» به يك معنا نيستند و تعريف صوري دكتر موحد براي «مگر» نادرست است.

تا اينجا، فقط به صورت سلبي سخن گفتيم و اينك يك نكته ايجابي: ادات‌هاي «مگر»، «به جز» و «إلا» ادات‌هاي استثنا هستند و يك قانون محاوره‌اي (و غيرمنطقي) هست كه موارد استثنا نمي‌تواند و نبايد بيشتر از موارد به‌قاعده باشد. به گفته دانشمندان «اصول فقه»: تخصيص اكثر قبيح است! مقصود اين است كه اگر كسي بگويد «همه دانشجويان اين كلاس كوشا هستند به جز آرش و بهرام و پدرام و پروانه و تقي و نقي و جواد و حسن و حسين و هادي و هدي و ...» و بيشتر افراد كلاس را استثنا كند به طور عرفي كار پسنديده‌اي نكرده است.

اتفاقا، در مثال‌هاي دكتر موحد هم اين اصل محاوره‌اي رعايت شده است:

          فردا دبستانها باز خواهند بود، مگر اينكه فردا برف سنگيني ببارد؛

          هواي تهران گرم خواهد ماند، مگر اينكه در شمال باران ببارد؛

از جمله اول، به خوبي فهميده مي‌شود که احتمال باز بودن دبستان‌ها بيشتر از بارش برف است و احتمال گرم ماندن هواي تهران بيشتر از بارش باران در شمال است. آشكار است كه اگر روزي اين احتمال‌ها معكوس گردد اين دو جمله نامانوس و غريب جلوه خواهند كرد.

از همين‌جا مي‌توان به علت نامأنوس بودن جمله «هر عدد زوج است مگر اينكه فرد باشد» پي برد: احتمال زوج و فرد بودن براي يك عدد (به صورت كلي و نامشخص) يكسان است و از اين رو، نمي‌توان براي آن، ادات «مگر» را به كار برد.