مقاله «جريان شناسي و مباني منطقي نسبتهاي چهارگانه نزد منطقدانان مسلمان» از دوست گرامي آقاي دكتر علي اصغر جعفري ولني در نشريۀ خردنامۀ صدرا  شماره 71، بهار 1392 ص 55-۷۰ منتشر شده است.

 چکيده

منطقدانان مسلمان به مسئله نسبت و ارائه تحليلي منطقي از آن توجه داشته اند و بكارگيري قواعد استنتاجي متضمن نسبت براي آنها امري مسلم بنظر ميرسد؛ طرح تدريجي رابطه مصداقي بموازات رابطه مفهومي، از چنين توجهي حكايت ميكند. درحاليكه تبيين مدون نسب اربعه در ارسطو ديده نميشود، منطقدانان قرن هفتم ببعد، علاوه بر بحث از نسبت مفهومي كه در مبحث كليات خمس مي آورند، تحت عنوان نسب اربع بنحو مفصل به بحث از نسبت مصداقي ميپردازند؛ و البته طرح آن را وامدار كساني چون غزالي بوده اند. واپسين تحليلهاي منطقدانان مسلمان از روابط منطقي در راستاي نظريه مجموعه ها، اساساً نظريه يي مصداقي است نه مفهومي؛ بنابرين نميتوان گفت كه منطقدانان مسلمان، تفسير مفهومي را به تفسير مصداقي ترجيح داده اند.
پيدايش نسب اربع نزد منطقدانان مصداق محور، مولود توجهي است كه آنها به مصاديق يا افراد كليات داشتند؛ آنها نظام منطقي كه صرفاً بر كليات خمس (ماهيات) مبتني باشد را ناكافي ميدانند، لذا علاوه بر ايساغوجي، از مجموعه ها و نسبت بين آنها و قواعد حاكم بر نسبتهاي مصداقي سخن بميان مي آورند و مبحث نسبتهاي چهارگانه را طرح ميكنند كه ناظر به مصاديق و مجموعه هاست.

کليدواژگان: نسب اربع، كليات خمس، تساوي، تباين، عموم و خصوص مطلق، عموم و خصوص من وجه