سه مقاله از پنج منطق‌دان

نشريه انديشه ديني شماره ۳۹ تابستان ۹۰ منتشر شد. در اين شماره، دو مقاله منطقي هست كه به بحث قضاياي حقيقيه و خارجيه و تناقض‌باوري پرداخته‌اند:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱. شرط علي معرفت و قضاياي حقيقيه و خارجيه انديشه ديني ۳۹، دكتر عبدالرسول كشفي و احمد عبادي

چكيده:

در پاسخ به مثال هاي نقضي «ادموند گتيه» در باب كافي نبودن اجزاي سه گانه در تعريف سه جزيي معرفت، «آلوين گلدمن»، معرفت شناس معاصر، جزو چهارمي را به اجزاي سه گانه ي تعريف مي افزايد كه به «شرط علي معرفت» معروف است. بر مبناي اين شرط، باور به يك گزاره بايد معلول مستقيم يا نامستقيم محكي خارجي آن گزاره باشد. در اين مقاله، از طريق مطالعه ي تطبيقي ميان تقسيم گزاره ي مسوره به حقيقيه و خارجيه از يك سو و شرط علي معرفت از سوي ديگر و با تكيه بر تحليل مختار از قضاياي حقيقيه و خارجيه، نظريه ي «شرط علي معرفت» مورد نقد قرار مي گيرد. اين مقاله نشان مي دهد كه نظريه ي شرط علي با هيچ يك از دو قسم قضاياي حقيقيه و خارجيه سازگار نيست و بر همين اساس، اين شرط با مباني منطق قديم و جديد در تحليل گزاره هاي كلي نيز ناسازگار است. در پايان، مقاله مي كوشد، ضمن معرفي منطق حاكم بر نظريه ي شرط علي معرفت، ميزان كارآيي و اثربخشي آن را نيز مورد بررسي و نقد قرار دهد.

کليدواژگان:
شرط علي معرفت، تعريف (تحليل) سه جزيي معرفت ، آلوين گُلدمَن، قضيه ي حقيقيه، قضيه ي خارجيه

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۲. بررسي و نقد ديدگاه تناقض‌باوري انديشه ديني ۳۹، رحمان شريف زاده و دکتر سید محمد علی حجتی

چكيده:

تناقض باوري ديدگاهي است كه ادعا مي كند برخي تناقض ها صادق (يا موجه) هستند. تناقض باور سعي مي كند تناقض هاي مورد نظر خود را از استدلال هاي صحيحي بيرون بكشد. منتقدان در تلاشاند كه اولاً ناصحيح بودن استدلال ها ي تناقض باوري را نشان دهند، ثانياً سعي مي كنند يك سري استدلال هاي كلي عيله تناقض باوري مطرح نمايند. در اين مقاله، به بررسي و نقد تناقض باوري، به خصوص آراي گراهام پريست، پرداخته شده است.

کليدواژگان:
تناقض باوري، پارادوكس، گراهام پريست

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در ضمن، در شماره ۳۴ همين نشريه در بهار ۱۳۸۹، مقاله منطقي ديگري ارائه شده بود كه در زير تقديم مي‌شود:

۳. صوري‌سازي در منطق گزاره‌ها و نقش ثوابت منطقي در آن انديشه ديني ۳۴ دکتر سید محمد علی حجتی و وحيده عامري

چكيده:

يکي از مباحث بنيادين فلسفه منطق صوري سازي است که تامل در چيستي و چگونگي آن تلاش هاي منطق دانان را در سطح وسيعي متوجه خود ساخته است. صوري سازي را مي توان به معناي تحليل قضايا و استدلالات با توجه به صورت آن ها و بدون لحاظ کردن محتواي آن ها با هدف آشکار ساختن ساختار منطقي جملات دانست. فرگه، بنيان گذار منطق جديد، با الهام از مفهوم تابع و متغير در رياضي و تمايز ميان مفهوم و شئ، قضايا را به دو بخش اسمي و محمولي تحليل کرد که همين امر مبناي صوري سازي در منطق جديد مي باشد. اما آن چه سمت و سوي صوري سازي را مشخص مي کند، مسأله اعتبار است، چرا که حفظ اعتبار ضامن صحت نحوه صوري سازي است. ثوابت منطقي عنصرهاي بنيادين ساخت هاي منطقي اند که در صوري سازي اهميت فوق العاده اي دارند. اما منطق دانان براي تعيين آن ها ملاک هاي مختلفي ارايه داده اند که پذيرفتن هرکدام موجب تغيير در نحوه صوري کردن گزاره ها در منطق مي شود. ما در اين مقاله نشان خواهيم داد كه نظام هاي منطقي مختلف مي توانند معيارهاي مختلفي براي ثوابت منطقي داشته باشند، هم چنين انتخاب يك معيار متاثر است از اين كه آيا مي خواهيم ثابت منطقي جديدي به نظام موجود بيافزاييم يا در مقام تاسيس يك نظام هستيم.

كليد واژه: صوري سازي، منطق گزاره ها، فرگه، اعتبار، ثوابت منطقي

مقاله «تعهد درون‌قاعده‌ای خواجه نصير در عکس نقيض و معضل نقض طرفين»

مقاله تعهد درون‌قاعده‌اي خواجه نصير در عكس نقيض و معضل نقض طرفين مقاله‌اي است كه اخيرا در نشريه زير منتشر شده است:

متافيزيك (مجله علمی ـ پژوهشی) دانشكده ادبيات و علوم انساني - دانشگاه اصفهان دورة جديد، شماره 5 و 6، بهار و تابستان 1389، ص 68-57

 چكيده:

بسياري از قواعد منطق قديم نيازمند وجود موضوع هستند و اين وجود موضوع را مي‌توان يا در ساختار گزاره‌ها (محصورات چهارگانه) وارد كرد يا به عنوان مقدمه‌اي اضافي، جزئي از قواعد دانست. اين دو رهيافت را «تعهد درون‌گزاره‌اي» و «تعهد درون‌قاعده‌اي» مي‌ناميم. نخستين كساني كه به تعهد درون‌قاعده‌اي تصريح كرده‌اند، ابن‌سينا در قاعده نقض محمول و خواجه نصير در قاعده عكس نقيض هستند. خواجه نصير، به وجود موضوع نه تنها در مقدمات، بلكه در نتايج نيز متعهد گشته و در بيان احكام قاعده عكس نقيض، وجود موضوع اصل و عكس را با هم شرط كرده است. در دوران معاصر، مظفر قاعده‌اي به نام «نقض طرفين» (و نيز «نقض موضوع») به مجموعه قواعد منطق افزوده است كه هيچ يك از تعهدهاي درون‌گزاره‌اي و درون‌قاعده‌اي سينایي و خواجوي را ياراي اعتباربخشي به آن نيست. بنا به بحث‌هايي كه در مقاله انجام مي‌شود، نشان مي‌دهيم كه به هيچ وجه ديگر نمي‌توان از اين قاعده دفاع كرد.

 واژه‌هاي كليدي:

تعهد وجودي، تعهد درون‌گزاره‌اي، تعهد درون‌قاعده‌اي، نقض محمول، نقض طرفين، عكس نقيض

مقالات مرتبط:

سخنراني‌هاي مرتبط:

كتابشناسي منطق

آقاي دكتر سعيد انواري لطف كردند و مقاله كتابشناسي منطق را براي ارائه در وبلاگ در اختيار بنده قرار دادند. اطلاعات كتابشناختي اين مقاله به شرح زير است:

كاظم‌خاني، حبيب‌الله، (۱۳۸۳)، «كتابشناسي منطق»، علامه ۳ و ۴، صص ۲۶۹-۲۸۱.

اين مقاله به معرفي كتاب‌هاي منطقي منتشر شده در ايران از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۳ پرداخته است. متأسفانه مقاله به صورت تصوير است و امكان جستجو ندارد. با اين حال، وجود آن مغتنم است.

خود دكتر انواري به همراه علي گلباز فهرست نسبتا جامعي از آثار منطقي به زبان فارسي را در مقاله‌اي منتشر كرده بودند كه قبلا در پست زير معرفي كرده‌ام:

نگاهی به سیر پیدایش و گسترش آثار منطق جدید به زبان فارسی در ایران (سهم ما از منطق ریاضی) - دوشنبه بیست و یکم شهریور 1390

مقاله جديد با مقاله دكتر انواري و گلباز، به اصطلاح، عموم و خصوص من‌وجه است: مقاله كاظم‌خاني تنها به كتاب‌هاي منطقي پرداخته است در حالي كه مقاله دكتر انواري و گلباز پايان‌نامه‌ها و مقالات منطقي را نيز پوشش مي‌دهد. از سوي ديگر، مقاله دكتر انواري و گلباز خود را به آثار منطق جديد محدود ساخته در حالي كه مقاله كاظم‌خاني كتاب‌هاي منطق قديم را نيز از قلم نينداخته است.

در پايان، از دكتر انواري بابت معرفي اين كتابشناسي صميمانه سپاس‌گزارم.

سخنرانی درباره «انواع تعهد وجودي»

ديروز در گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس درباره «انواع تعهد وجودي» سخنراني داشتم.

فايل پاور پوينت اين مقاله

چكيده:

تعهد وجودي انواع بسياري دارد كه در اين مقاله، تنها به «تعهد وجودي موضوع» پرداخته و آن را در چهار دسته كلي طبقه‌بندي كرده‌ايم: 1. درون‌گزاره‌اي، 2. درون‌قاعده‌اي، 3. درون‌منطقي و 4. درون زباني. نشان مي‌دهيم كه قواعد منطق قديم در هر يك از تعهدها احكام گوناگوني دارد و از اين نتيجه مي‌گيريم كه اين تعهدها هم‌توان و معادل نيستند. همچنين، براي تعهد درون‌گزاره‌اي سه تفسير ارسطويي، فرگه‌اي و راسلي بيان مي‌كنيم. تفسير ارسطويي گزاره‌هاي موجبه را متعهد به وجود موضوع مي‌سازد و تفسير فرگه‌اي گزاره‌هاي سالبه را و تفسير راسلي همه محصوره‌ها را داراي تعهد وجودي مي‌شمارد. در هر يك از اين تفسيرها قواعد منطق قديم را با و بدون تعهدهاي درون‌قاعده‌اي، درون‌منطقي و درون‌زباني بررسي كرده‌ايم و نشان داده‌ايم كه هيچ كدام از اين تعهدها و تفسيرها نمي‌تواند همه قواعد منطق قديم را معتبر سازد. قاعده‌هايي كه از كمند همه اين تعهدها و تفسيرها مي‌گريزند دو قاعدة «نقض موضوع» و «نقض طرفين» هستند.

دو سال پيش، همايشي در دانشگاه شريف برگزار شده بود كه مقاله‌اي با مضمون مشابه ارائه كرده بودم:

سمینار دو روزه منطق و فلسفه ریاضی برگزار شد - جمعه یکم خرداد 1388

در آن همايش، انواع تعهد وجودي را نزد منطق‌دانان جديد بررسي كرده بودم؛ اما در ارائه ديروز، تعهد وجودي را بيشتر نزد منطق‌دانان قديم مورد بحث قرار داده‌ام.